AzHgAr BaNd
فریاد
و مرگ مردن نیست:
و مرگ تنها نفس نکشیدن نیست!
من مرده گان بیشماری را دیده ام
که راه می رفتند،
حرف می زدند،
سیگار می کشیدند
و خیس از باران،
انتظار و تنهایی را درک می کردند،
شعر می خواندند،
می گریستند،
قرض می دادند،
می خندیدند
و گریه می کردند....
ارسال در تاريخ جمعه 17 آبان 1392برچسب:حسین پناهی, توسط mojtaba

 
به دستانم نگاه می‌کنم! خالی و خسته!
چه‌قدر کتاب ورق زده‌ام!
چه‌قدر نوشته‌ام! چه‌قدر فکر کرده‌ام!
پندارم این بود که ما هنوز به زندگی نرسیده‌ایم
و برای رسیدن به آن زندگیِ موعود ذهنی‌اَم،
من و تو و مامان و لیلا و مینا،
سوار بر سورتمه‌ی زمان به پیش می‌رفتیم
و کسی نبود که به ما بگوید:
هِی! عمو!
زندگی همین است!


حسین پناهی

ارسال در تاريخ چهار شنبه 5 تير 1392برچسب:حسین پناهی, توسط mojtaba

می دانی ..
یک وقت هایی باید , روی یک تکه کاغذ بنویسی
"تـعطیــل است"
و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت
باید به خودت استراحت بدهی
دراز بکشی
دست هایت را زیر سرت بگذاری
به آسمان خیره شوی و بی خیال ســوت بزنی
در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که
پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند
آن وقت با خودت بگویـی
بگذار منتـظـر بمانند ...





ارسال در تاريخ دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:حسین پناهی, توسط mojtaba

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 25 صفحه بعد